jaheshgroup

Wednesday, November 29, 2006

دوست دختر یا دوست پسرتون رو کی تور کرد؟


درمجله جهش خودمون یه صفحه ای داشتیم که خیلی طرفدار داشت،در این صفحه هر هفته یه سوژای انتخاب می کردیم و از برو بچه ها و جوونا می خواستیم ، در اون مورد اگه حرفی دارن بگن
دیدم بد نیست این مطالب رو دوباره در اینجا بذارم
به هر جهت اگه شما هم در این مورد خاطره یا نظری دارید،میتونید برای ما به این آدرس
ارسال کنید تا به این مطالب اضافه کنیم ،یادر همین جا در قسمت نظرات بنویسید
حالاسوال چی بوده؟
دوست دختر یا دوست پسرتونو کی تور کرد؟
سوسن – حسین خوشتیپ ترین پسر محلمون بود که چشم هر دختری دنبالش بود. وقتی متوجه شدم که از من خوشش میاد، می خواستم از خوشحالی پرواز کنم. دیگه تو یه دنیای دیگه سیر می کردم ، هیچکی رو جز او نمی دیدم. حتی رفتار خواهرم که هر وقت قرار بود حسین رو تو پارتی یا گردش دستجمعی ببینیم، صد قلم آرایش می کرد و لباس های سکسی می پوشید و زیادی واسه حسین عشوه کرشمه می ریخت .حسین چند بار با زبون بی زبونی به من گفت که خواهرم یه چیزیش می شه. ولی من که اعتماد صد در صد به هر دو طرف داشتم حالیم نشد. دردسرتون ندم موقعی چشام باز شد که کیلومترها از من فاصله گرفته بود و به همون نسبت به خواهرم نزدیک شده بود. بگذریم از جیغ و داد و مو کشیدن ها و چنگ زدن ها ، حسین با خواهرم هم نموند و دنبال یکی دیگه رفت. البته بعد از مدتی خواهرمو بخشیدم ولی هیچ وقت کارشو فراموش نکردم.

علی – یه دوست دختر داشتم اگه بدونین چه عشوه کرشمه ای برای همه میامد! البته با همین کاراش منو گرفتار خودش کرده بود. خلاصه کار ما شده بود دعوا با همه. قر و غمزه هاش بالاخره دوستی رو که از بچگی با هم بزرگ شده بودیم رو هم از راه بدر کرد. یه روز که زودتر کارم تموم شده بود گفتم که یه سری به دوستم بزنم. در رو که روم باز کرد رنگش مثه گچ سفید شد. از پشت سرش دوست دخترمو دیدم که با پیژامای دوستم رو مبل نشسته بود. بدون اینکه کلمه ای حرف بزنم برگشتم خونه. از همون موقع ، نه خواستم ببینمشون و نه خبری ازشون داشته باشم.

هوشنگ – نمی دونم که از شانس منه که هر دختری که باهاش دوست میشم، بعد از یه مدتی منو واسه یکی دیگه ول میکنه!!حالا منم زرنگ شدم با هر کی که دوست می شم، قبل از اینکه منو ول کنه، خودم اونو کنار می ذارم.

نازنین – من به دوست پسرم خیلی اعتماد دارم چون دختر خالم خیلی روش کار کرده که یجوری اونو به طرف خودش بکشه ولی نتونسته. این خانم دختر خاله به بلند کردن دوست پسر و نامزد اینو و اون تو خونواده معروفه. انگاری مریضه چون اگه پسر صاحب نداشته باشه، جذابیتی براش نداره.

لیلا – می دونم که خوب نیست ولی اعتراف می کنم که من باعث بهم زدن رابطه نزدیک ترین دوستم با نامزدش شدم. آخه دست خودم نبود هر دفعه اونو با بهروز می دیدم، حالت عشقی که تو چشاشون بود منو آتیش می زد. الان که اینو می گم شرمنده هستم. شاید چون تنها دختر خونواده بودم و همیشه مرکز توجه بودم، دوست داشتم همه به من توجه کنند. دیگه نمی گم با چه نقشه هایی قاب طرف رو دزدیدم. بعدش که دوستم فهمید طبیعتا رابطشو با من قطع کرد. منم بعد از مدتی به بهانه ای از پسره جدا شدم.

فریبرز- دختر خوشگل مثه عسله !همیشه یه عده مثه مگس دورشو می گیرن. براشون هم فرق نمی کنه که طرف با کسی هست. نظر منو می خواین با یه دختر که ظاهر ساده ای داره دوست شین و خیالتونو راحت کنین.

شهرام - آقا فریبرز رو باش دلش خوشه. بعضی از این دخترا که احتیاج به قیافه آنچنانی واسه جلب توجه ندارن. قر و غمزه شون هم هنوز جلب توجه می کنه.

فریده - خواهرم از من چند سالی بزرگتره و خیلی خوشگل تر و خوش قد و بالا تر. هروقت من دوست پسری داشتم بعد از مدتی به طرف خانم کشیده می شد. باورکنین وقتی ازدواج کرد انگار دنیا رو به من دادن.

سامان – عمومو خیلی وقت بود که ندیده بودم.تصمیم گرفتم با دوست دختر انگلیسیم یه سری به LA بزنیم که هم گردشی کرده باشیم و هم دیداری از عموم که 5 سالی از پدرم کوچکتر بود و دم و دستگاهی تو آمریکا به هم زده بود داشته باشم. جاتون خالی دوهفته اول خیلی خوش گذشت ولی بد شانسی سرمای سختی خوردم که نمی تونستم از جام تکون بخورم. عموم با خوشرویی پیشنهاد کرد که می تونه کریستین رو واسه خرید و گردش بیرون ببره. منم خیلی تشکر کردم و باخیال راحت با تب و لرز تو رختخواب دست و پنجه نرم می کردم. وفتی برگشتیم انگلیس، دیدم دوست دخترم خیلی با من سرد شده
بلاخره کاشف به عمل آمد که خانم عاشق عموم شده و باهم قرار گذاشتن که کریستین به آمریکا برگرده و با هم زندگی کنن. هر کی به من این نارو رو می زد اینقدر دیوونه نشده بودم که عموی 54 من زد.

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home