jaheshgroup

Wednesday, November 08, 2006

نامه هنرپیشه سریال نرگس به یکی از روزنامه ها

درد دل زهرا امیرابراهیمی هنرپیشه سریال نرگس که این روزها در وضعیت بسیار بدی بسر میبرد روبا روزنامه انتخاب بخونید
زهرا امیرابراهیمی: زهرا هزاران تكه شده است/ چرا باید چنین شهروندان بدون تعصبی داشته باشم؟/ بد نیست ما مدعیان آزادی و انسانیت، خود را لحظه ای جای دیگری بگذاریم

زهرا امیرابراهیمی بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص جریانات پیش آمده اخیر كه در طی این چند هفته از وی در محافل خبری و مطبوعاتی منتشر شده است ، در نوشته ای نسبت به این اتفاقات واكنش نشان داد .متن کامل یادداشت وی که نسخه ای از آن برای «انتخاب» ارسال شده، در پی می آید:پاییز امسال ، پاییزی تر از هر سال ، ابری و بارانی.گاهی آفتاب فقط برای یادآوری وجود فصل های دیگر از لا به لای ابرها می تابد. سكوتم دلیل اعتقاد به شما نبود ، خود را باور داشتم. قصد من یادآوری هیچ فصلی نیست.نور كافی نیست ؛ اما هنوز می توان تجربه تلخی را با كسانی كه آسمان دلشان ابری تر از آسمان خاكستری شهر ماست تقسیم كرد.شاید این شرح یك تجربه است. شاید این یك شكایت است برای زهره شوكت و یا من مسوولی هستم با نام" زهرا امیرابراهیمی" برای دفاع از آن چه كه حتی به من مربوط نیست ؛ و شاید این تلاشی بیهوده است برای حفظ حرمت یك انسان ، هنر و یا جامعه هنرمندان و شاید این همه ، دلشوره ایست برای یك جامعه.آن چه با عنوان های مختلف مثلاً فیلم غیر اخلاقی زهره شوكت از نیمه ماه مبارك رمضان جزو تنقلات روی كرسی برخی محافل همكاران ، منازل دوستان ، شهروندان و شهرستانها شده است ، چیزی نیست جز تاییدی بر تلاش بیهوده فردی ما در عرصه هنر و برداشتن گام های بی ثمر در جهت رشد.همه ما می دانیم كه عدالت بدون قدرت هیچ است و قدرت بدون عدالت ، خشونت.آری ؛ این قدرت ، قدرت جمعی ِ برخی از همكاران و همنوعان عزیزی است كه به بی عدالتی و خشونت تبدیل شد.خشونتی كه حتی می توانیم با دست خودمان زهره شوكت را به خودكشی واداریم و یا اعدام و شاید هم بدتر...پس برای دلداری دوستان ، آشنایان ِ خارج و داخل كشور و یا بهتر است بگویم برای آگاهیتان : هموطنان ، همكاران ، روزنامه عزیز ؛ زهرا امیرابراهیمی ( هنرپیشه مذكور به قول شما ) كه گویا تشابهی ظاهری دارد با شخص دیگری در فیلم غیر اخلاقی كه در ماه مبارك رمضان دست به دست از نظرتان می گذشت ( و تا كنون نیز هم ) ، در صحت و سلامت كامل به سر می برد و خوشبختانه دلیلی كافی برای خودكشی پیدا نكرده است و من زنده هستم ... هنوز.كسانی كه با این بی پروایی از بی حرمت كردن دیگران لذت می برند ، در درجه اول انسانیت خودشان را با دست خود ، زودتر كشته اند.نجابت برخی هموطنان را كه چه عرض كنم ... اما همیشه خدا را سپاس. ماه پشت ابر نمی ماند.بالاخره در این روزهای ابری ، قانون برای تكذیب این شایعه و فاجعه از لای ابرها تابید. جای آن است كه تشكر و قدردانی كافی از توجه و پیگیری مستمر مسوولین قانون برای حفاظت از محارم و حیثیت و تكذیب این شایعه بنمایم.انسانها ، متمدنین ، روشنفكران ، اشرفین مخلوقات و ای دیگران ؛ من اولین و آخرین نفری نخواهم بود كه شایعات و اكاذیبی این چنین به او نسبت داده می شود.بار سنگین بی حرمتی و تهمت را بر دوش ، با دلیل بی گناهی تحمل كردیم. از ما كه گذشت ، اما سوال این است ؛ اگر هتك حرمت هایی نه برای آدمی كه می شناسید ، نه برای مثلاً زهره شوكت ، كه برای شخصی عادی اتفاق بیافتد چه باید بكنیم؟- بنی آدم اعضای یك پیكرند بعضی وقتها بد نیست كه خودمان را جای دیگری بگذاریم ( این درس تمام ادیان است ) دقیقاً جای دیگری و نه فقط به رسم دلسوزی. من به خاطر شما ، خودم را جای پدری می گذارم كه هر روز چشمهای غمگین دخترش را برای دلداری می بوسد و شاید نمی فهمیم كه در خلوتش و خودم را جای مادری می گذارم كه با شنیدن خودكشی جگرگوشه اش ممكن است همان لحظه قلبش را ببازد و خودم را جای رفیقی می گذارم كه شرمش را با غیرت می خورد تا از حقی دفاع كند ...گه گاهی خودم را جای نارفیقان نیز می گذارم ، شاید كه درس غیرت بگیرند و من خودم را جای تمام وجود خودم نیز می گذارم تا برای اثبات سلامتم ، جواب این بی حرمتی ها را بر آیینه دلم ثیقل دهم.و نهایتاً جایم را به شما می دهم فقط برای یك لحظه ....از ما كه گذشت ....ایستادیم ، بی پروا ، می روم و می تازم در مرز بی خوابی و رویا ، در محمل ریا ، چنان می روم كه گویی نه پسی دارم و نه پیش و ، چه شگفت !این ریا دیگران با من همواره همراه و هم پایندباور كرده اندكه حقیقت بیش از این ریای من نیستچگونه برهانم آنان را زین خیال این تَوَهُم تنها فغان من است دلشان می شكند! اگر بگویی ببندید چشمان بی شرمتان را! حوصله شان سر می رود! اگر بگویم باز نكنید زبانتان را حتی برای دلسوزی من كه آن من ، خود هیچ است و این هیچ ، پر شده است از منو در نهایت این من ِ من است كه می نمایاند خود رابرای هیچ و این من ، تنها زهرا هزاران تكه شده است برای شما ● زهرا امیر ابراهیمی این بازیگر سینما و تلویزیون همچنین در گفت و گو با اینا با انتقاد از جریانات اخیر كه به وی نسبت داده شده است ، گفت : پاییز امسال برایم یاد آور بدترین خاطره ها را ساخت ، تلخ و وهن آور . به قول اخوان " ابرهای همه عالم در دلم می گریند "...چون من از این اتفاق غیر انسانی در رنجم و خدای هنر را شاهد می گیرم نه برای خودم و فردیت خودم ، بلكه برای آنكه حرمت یك انسان و یك زن چنین لگد مال شد زیرا براین باورم بار سنگین تهمت و بی حرمتی را به یك انسان تحمیل كردن ، گناهی بس گران و درد آور است. وی افزود : در جامعه ما من اولین و آخرین قربانی این گونه تهمت های ناروا و برچسب های غیر انسانی نیستم و نخواهم بود . چون تا زمانی كه حس بی مسئولیتی و لاقیدی در بعضی انسانهای كوته فكر و كوچك وجود داشته باشد این اعمال شبه روانی هم رخ خواهد داد ، و جالب اینكه در ایران - ملقب و مشهور به سرزمین ناموس و كیان - چرا باید چنین شهروندانی غیر ایرانی و بدون حمیت و تعصب داشته باشیم . امیر ابراهیمی در ادامه گفت : این اتفاق صرفا به خاطر كسب پول و شاید هم نوعی تفنن غیر اخلاقی باشد و به خیال خامشان دیگر قانون و چارچوبی نیست و جامعه افسار گسیخته و بی اصول شده است . این بازیگر سینما و تلویزیون در بخش دیگری از صحبتهای خود خاطر نشان كرد : بعضی وقت ها بد نیست ما مدعیان آزادی و انسانیت ؛ خود را لحظه ای به جای دیگر ی بگذاریم و این در هر دین و كیش و آئینی مر سوم است ؛ من هم بنا به این رسم ادیان ، دقیقا خودم را به جای سه نفر گذاشتم . اول به جای پدری گذاشتم كه هر روز چهره ی زرد و غمگین دخترش را می بیند و شاید هم برای دلسوزی بر رخ سردش بوسه ای بزند و شاید هم نمی دانم در خفا و كنج خلوت از تیشه برداشتن مدعیان به سوی ناموسش بگرید و مردانه بار غم بر د وش كشد و یا خود را جای مادری می گذارم كه با شنیدن خبر خودكشی جگر گوشه اش همان لحظه قلبش باز ایستد كه در آرزوی مادر شدن دخترش روزگار را می گذراند ،و یا خود را به جای دوستی می گذارم كه شرمش را با غیرت و شرف ایرانی می خورد تا كه شاید دست به كاری زند كه حقی را باز ستاند . در هر سه حال ، هر انسانی كه بویی از انسانیت به مشامش رسیده باشد ؛ ناراحت می شود . امیر ابراهیمی درباره شایعات اخیری كه در خصوص خودكشی وی در برخی رسانه ها منتشر شده است ، گفت : من خودم را جای تمام وجود خودم گذاشتم كه برای اثبات این بی حرمتی به شخصیت زن و انسان به سان اشرف مخلوقات . رفتاری كالائی داشتن با آن ، فقط تصمیم گرفتم كه بایستم و به حرمت شرف و كیان قهرمانی ایران تاریخ ، بگویم و فریاد بزنم كه من " زنم و انسانم " و علاوه بر آن به عنوان یك هنرمند باید به جلا و صلابت زن ایرانی فكر كنم و از حرمت زنان و دختران هم كیش و زبانم دفاع كنم ... و تنها وسیله و لبزار من همان هنر من است . بازیگر نقش زهره در سریال نرگس خاطر نشان كرد :تكذیب من دردی را دوا نمی كند ، چه را تكذیب كنم ؟ وجود بلاهت را ؟.... من خود عین انكارم ! و می دانم نسل نو و جوان و هم نسل خودم در ایران چنین عرصه را برای جولان بی غیرتان و عدوهای ابله كیان و ناموس ایران ، فراهم نمی كنند . وی افزود : من ساكن كوچك وادی هنرم . عزمم را جزم كردم تا بیشتر از پیش در زمینه كاری ام فعال تر باشم و با نوجستن و تكاپو در عرصه هنر ، به عنوان یك زن ایرانی حركت كنم . حركتی برای نو جستن و زیستن و آموختن ؛ فعلا قصد هیچ گفتگویی با رسانه ای را ندارم و فقط به مردمان سرزمین قمر و پروین و فروغ و بزرگان هنر و ادب می گویم من زنده ام .

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home